با سلام مجدد خدمت همه دوستان کنکوری 91 . امیدوارم که حال همگی خوب باشه و با انرژی و قدرت از این تابستان داغ استفاده کنید و در جهت پیشبرد اهدافتون با دل و جون تلاش کنید . یه سوال جالب آیا بین شما کسی هست که هدفی نداشته باشه ؟ واقعا هیچ دانش آموزی نیست که فکر بکنه هدف نداره . پس همه شما فکر می کنید که زندگی شما بر مبنای هدفی اومده و چیده شده و شما دارین بر مبنای اون هدف حرکت می کنید . یادمه یه نظر سنجی چند ماه پیش گذاشته بودم تو وبلاگ نردبان تغییر که آیا در زندگی خود هدفی دارید ! در حدود 270 نفری که در نظر سنجی شرکت کرده بودند بالای 70 درصد پاسخ بله بود . ولی وقتی ما میایم و زندگی آدم ها رو بررسی می کنیم ، میبینیم که شاید بیشتر انسان ها به هادافی که در ذهنشون هست نمی رسند و خیلی از ماها شاید اینگونه فکر می کنیم که پس اینکه میگن خواستن توانستن است ، اینکه میگن اگه انسان هدفی داشته باشه ، به اون هدف خواهد رسید و ... پس همه اینها برای انگیزه دادن و امید دادن و انرژی مثبت دادنه و حتما چنین چیزی وجود نداره . خوب ببینید این قضیه باید بیشتر باز بشه . کسی هدف داره که با هدفش زندگی میکنه . اگر هدف قسمتی از زندگی ما باشه نقش موثر و محرک نخواهد داشت . یعنی چی ؟ من به دانش آموزان اغلب اینو میگم که من الان دارم با شما صحبت می کنم و شما الان از این کلاس میرین بیرون و تحت تاثیر حرفهایی که بهتون زدم قرار میگیرید و تصمیم میگیرید که امروز که رفتید خونه حتما درس خونید . بعد توی راه که دارین میرید با یکی از دوستانتون و هم کلاسی هاتون کهراه افتادین به سمت خونه دارین میرین شروع می کنید راجب مباحث مختلف صحبت کردن . راجب سه ، چهار موضوع که صحبت می کنید و وقتی که به خونه می رسید ، می ببنید که اون احساس و انرژی مثبتی که تو کلاس نسبت به خود و نسبت به مطالعه داشتید دیگه وجود نداره . آیا شما انسان هدف مندی هستید یا نیستید ؟ بعد خودشون میمونن و میگن که آیا به این قضیه ربط داره . من میگم دقیقا . هدف یک نقطه نیست . هدف یک مسیره . یعنی وقتی میایم دانش آموزان تاپ رو بررسی می کنیم زندگیشون رو ، میبینیم که اینها یا دارن درس می خونند و یا دارن با فکر درس زندگی می کنند و لذت می برند و کیف می کنند و همین جوری میرن جلو . تصور کن که رفتی تو رخت خواب و میخوای بخوابی . سه ، چهار دقیقه ای میگذره و خوابت نمیبره . چی کار میکنی ؟ خوب احتمال زیاد میگی تلاش می کنم که بخوابم . من میگم ببین ، پس هدف تو اون لحظه خوابیدن هست . بعد میگی پس چی کار باید بکنم . من میگم هدف باید همون لحظه شما رو هم پر کنه .  دانش آموز خارق العاده ، همین که تو رخت خواب رفته پس از گذشت چند دقیقه که میبینه خوابش نمیبره ، خود به خود بلند میشه و کتاب رو باز میکنه و میگه بذار یکی دو صفحه بخونم .  الان شاید می پرسی این کار یعنی چی ؟ من که اون موقع ساعت درس خوندنم نیست . جواب اینه ، هدف در قالب قرار نمیگیره . هدف باید تمام زندگی انسان رو پر بکنه . من منکر برنامه ریزی نیستم ولی اکثر بچه هایی که تو کنکور رتبه های فوق العاده رو آوردن اینها از برنامه های غالب و خشک من مشاور پیروی نکردند . اینها برنامه داشتند ولی برنامه های انعطاف پذیر و منحصر به فرد . اینا آدم هایی بودن که خود مسیر برای اونها مهم بوده . هدف چیه ؟ هدف خود این امروز و امشب درس خوندن تو دانش آموز است . این نکته کلیدی رو همیشه تو ذهنت داشته باش . اهداف بیش از اندازه بلند مدت به هیچ وجه باعث حرکت نمیشن . تو حالا بیا به در و دیوار اتاقت بچسبون 45 و بگو میخوام رتبه چهل و چنج کنکور بشم . تو برگه کاغذ و رو تخته وایت برد و تو لا به لای برگ های جزوه هات بنویس من میخوام دانشگاه تهران برم . اینا در نخست به فرد یه آرامش دلنشینی میده ولی مطمئنا باعث حرکت وی نمیشه . هدف همین نیم ساعت ریاضی خوندن و مسلط شدن به استفاده این دو تا نکته هست . کنکور مثل کوهه و تو کوهنورد . اگه به قله نگاه کنی و فاصله خودت با اون رو حسی کنی همیشه تو توهم رسیدن به اون میمونی . باید برای خودت کوه کنکور رو خرد کنی و تکه به تکه و لحظه به لحظه به قسمت هایی از اون برسی و این خودش هدف دار بودن و رسیدن به موفقیت است . خیلی جالبه دانش آموز میاد و میگه من هدف دارم ، هدفم مکانیک امیر کبیره ، پس چرا نمی خونم ؟ من هدف دارم و می خوام هم ، پس چرا دست به کار نمی شم و نمیخونم ؟ میگم وضعیت فعلی تو چیه ؟ میگه تا الان اصلا خوب نیست اوضاع و کاری نکردم . میگم اون چیزی که تو میخوای کجاست ؟ میگه نوک قله ای که خیلی بالاست . میگم وقتی اون هدف رو برای خودت داری قرار میدی و هر روز داری به اون هدف فکر می کنی ، بین خودت و اون چقدر فاصله میبینی ؟ میگه خیلی . میگم ولش کن . بذارش کنار . الان اون به دردت نمیخوره . الان اگه آزمون فیزیک 90 رو بذارن جلوت چند درصد میزنی ؟ میگه شاید زیر 5 درصد . میگم اولین هدف تو تا تا ده روز آینده این با خوندن این دو تا ریز مبحث از فصل یک پیش باید هر چی سوال از اون جلوت میذارن رو بزنی و این درصد خودت رو به 10 درصد برسونی . مکانیک امیرکبیر یه رتبه زیر هزار میخواد و یعنی اینکه تو باید بتونی هر سوال فیزیکی که دیدی اون رو و قالب و شکل و مدل اون نوع سوال رو تا حالا دیده باشی و روش تسلط نسبی داشته باشی . این هدف قابل دسترسی هست و در راستای هدف اصلی و باعث این میشه که فرد شکاف بین خود و هدفش رو کمتر حس کنه و خودش رو در مسیر رسیدن به اون هدف ببینه و از کار خودش لذت ببره . هدف باید قدرت جذب داشته باشه و در آن واحد ما رو به یه رقابت معرکه دعوت کنه . هر چی که تو ذهنت داری رها کن و فقط به پروسه های کوتاه مدت فکر کن که در مجموع هدف نهایی تو رو مس سازند . هدف مند باشی و موفق . در پناه خدای مهربون

نظرات شما عزیزان:

شكوه

ساعت13:55---18 آبان 1390

- [ایمیل]

سلام آقاي افشار .
واقعا ممنونم از جواب مفيد و كاملتون. اصلا مشكلي نيس كه دير جواب دادين .ما هستيم كه انتظارمون از شما زياده اونم به خاطر خوب بودن خودتونه كه اينهمه از وقتتونو به ما اختصاص ميدين. اينجا هميشه براي من مطلباش تازگي داره حتي اگه چندين بار بخونم بازم بعضياشو ميخونم و سعي ميكنم اشكالامو از نظراي ديگه هم بفهمم.
به خار فوت يكي از نزديكانتون هم بهتون تسليت ميگم .و خدا بهتون صبر و شادي هاي آينده نصيب كنه...من با فوت پدرم دو سال پيش نااميد تمام بودم ولي يادم نميره باران صبر واميدي مه بعدا فرستاد...
مشكلم دقيقا همونيه كه گفتين يعني كندخواني.واين چيزيه كه هميشه ازش ميترسم بعضي وقتا به خاطر تمركز كم و بعضي وقتا هم به خاطر اينكه ميخوام هميشه عالي عالي بخونم و كش ميدم واين باعث شده متاسفانه يه كم تمركزم تو كلاس درس (البته نه هميشه بعضي وقتاخيلي هم پر تمركزم!) والبته توآزمونا كم باشه و اين هم كه باعث مشكل بزگ وقت كم آوردن تو آزمون بشه. در اين مورد اگه وقت داشتين بيشتر راهنماييم كنين.
راستي يه جايي شما گفتين آدم بايد با هدفش يكي بشه و خيلي بهش نزديك بشه . با اينكه رشته داروسازي رو دوس دارم ولي قبول دارم تلاشم بايد خيلي بيشتر باشه و يه تزس خنده دار دارم اينكه مقايسه ميكنم و ميگم من شبيه پشت كنكوري ها هستم مثل اينكه.ولي به دلايلي كه براي من اين شايد بد باشه.(اين فكر الان بده ها ميدونم ولي گفتمكه شايد...)

ولي انرژي منفي رو ولش دلم نميخواد هميشه فكركنين كه انبار انرژي منفيم يه كاراي خوبيم شروع كردم ميكنم كه بعدا... ممنون و معذرت اگه بازم پرحرفي كرده باشم.

شكوه

ساعت14:36---2 آبان 1390

- [ایمیل]

فكر كنم سر آقاي افشار خيلي شلوغه اين روزا......نكنه اونقدر پرمشغله بشن كه ........!!!چه بد ميشه.
پاسخ:سلام . همین طوره . نگران نباشید . درست میشه و جواب ایمیل ها و همه نظرات رو همه میدن مینا عظیمی

شكوه

ساعت0:44---30 مهر 1390

- [ایمیل]

من اينجوري بدون فاصله و بد ننوشته بودما نميدونم آخرش چي شد كه اين شد!! ميبخشيد واقعا.
پاسخ:سلام به شما شکوه خانم . واقعا ازتون شرمنده هستم ... 8 روز انتظار کشیدین .. واقعا عذر میخوام . از روز اول آبان به خاطر مشکلات و بیماری یکی از نزدیکانم روحیه خوبی برای پاسخ گویی به سوالات نداشتم . بازهم شرمنده ... امیدوارم که پاسخ دیر هنگام من شما رو کمتر آزرده کرده باشه .

شكوه

ساعت0:37---30 مهر 1390

- [ایمیل]

سلام آقاي افشار..........من كاراي شنبه تا دوشنبمو مينويسم:شنبه 23 مهر!زمين پيش (مطالعه 5 صفحه از كتاب فصل 2)6.35تا 8.20/ صبحانه 8.30 تا 8.50 / شيمي پيش( 11تست كتاب سبز سري z-سرعت ها-)8.55 تا 10.10/ استراحت 10.10 تا 10.25 (موزيك)/ شيمي برررسي 11 تا تست 10.30 تا 11.20 #البته شايد تلفات هم داشته باشه #/ شيمي (مطالعه كتاب حالت گذار ) 12 تا 12.30 / استراحت 12.30 تا 12.45/ شيمي (حالت گذار10 تست آموزشي )/ زيست پيش فصل 2 (كتاب درسي)1.38 تا 3 / استراحت 3تا 3.15 / زيست پيش ادامه 3.30 تا 5.20 / كمك به خواهر كوچولو واستراحت !5.20 تا 6.10/ فيزيك (حركت دو بعدي ) 6.10 تا 7.25 / ادامه فيزيك 8.20 تا 8.35 / 8تست دو بعدي 8.35 تا 9.15/ ادامه ي مطالعه زمين 11.30 تا خواب!**( شنبه با حساب كتابام تقريبا 4ساعت شيمي 3.45 شيمي و 2.15 فيزيك و 1.45 زمين+زمين تا خواب.&كلا مرز 13 ساعت !)** يكشنبه 24 مهر!!برگشتن از مدرسه 2.35/2.35 تا 3 نهار/ استراحت 3 تا 4.30 /ديني 5 تا 7/ شيمي پيش (مطالعه كتاب سازوكار ) 7تا 7.45 / استراحت 7.45 تا 8 / شيمي پيش (21 تست) 8تا 8.40 / استراحت 8.40 تا 8.57/ شيمي پيش (برررسي تست ها و خوندن شيمي درماني هاي كتاب سبز ) 9 تا10.10/ استراحت 10.10 تا10.20/ شيمي مطالعه كاتاليزگر ها 10.20 تا11.15/ كامپيوتر و...11.15 تا12/ زبان 12 تا 12.45/** يكشنبه مرو درس هاي شنبه رو نكردم و رياضي رو هم كه فرداش داشتيم نكردم)كلا هم تقريبا 6 ساعت مطالعه داشتم.دوشنبه 25 مهر!!!ناهار وخواب به علت سردرد (و دردسر از اين جا شروع شد)!تا 4.30/ زيست 5تا 9 درس قبلي و 9.15 تا 10.45 درس جديد كه فرداش قراره بخونيم از كتب سبز/ شام 10.45 تا 11 / اذبيات 11 تا 12.30/**دوشنبه روز بدي بود بدتراز روز قبل . رياضي و زبان رو نخوندم و ادبياتم... مريضيم باعث شد .......نميدونم تا چه حد تونستم بنويسم . من قبلا يادداشت نميكردم كارامو واسه همين يكم برام سخت بود ولي اينكار به درد خودم هم ميخوره خيلي........ چند ياره ميام نظر بذارم نميتونم خجالت ميكشم ،از كدوم كار خوبم ...شما كمكم كردين و من حالا بايد هي پيشرفت كنم ولي من همون طور كه فهيميدين اونيكه حقمه واسه خودو انجام نميدم. اندازه ي اون چيزي كه بايد تلاش كنم نميتونم(چه كلمه زشتي) اصلا امروز دلم خيلي پره خيللللللللللللللللي نميتونم خوب بگم كه چقدر . هفته پيش 3روزم رو بدخوندم(يعني تعطيلي هام) به خاطر اينكه مريض بودم. اين هفته حالم بهتر بودم .ولي ديدين كه غير از اون روز اول كه يه چيزايي حالا كمو بيش خوندم بقيش بد بود .3 روز آخر هفته با اينكه حالم زياد خوب نبود ولي 2 تا از كلاسم رو نرفتم كه مباحث آزمونو تموم كنم كه البته تموم نشده حالا ببينين چي شد وقتي از كلاس برگشتم اتاقم پر بود(مهمون!) خيلي عصبي شده بودم . امروز آزمون حالم بد بود و نميگم ديگه...راجع به اون معلم شيبميمون كه گفته بودم ميخوان تو برنامه كمك كنن تصميمو گرفتم و ديگه خودمم با خودم وشما اگه وقت داشتين كه كمكم كنين (نتونستم به ايشون اعتماد كنم) باز طومار نوشتم .به خدا ميدونم اصلا بايد اينجور چيزارو اينجا نگفت ولي نميدونم به خاطر ناراحتي امروزم بود شايد ..... (امروز يكي بهم گفت خيلي تنبلم منم موافقم و من مثله لاكپشتا تو درس خوندن پيشروي ميكنم ولي من بازم تلاش ميكنم تا .......)براي چندمين لبار از شما عذر ميخوام كه خستتون كردم.من خيلي خيلي كم گريه ميكنم اصلا نوكنم ولي امروز هي احساس ... داشتم ولي ......در ضمن رويايي كه قبلا هميشه به من ميگفت نميشه ونميتونم به خدا اون روز يه جوري حرف �
پاسخ:خوب برم سراغ برنامه شما . اول از همه ممنون هستم که برام انقدر ریز و دقیق نوشتی و کار منو برای پی بردن به اجراهات راحت کردی . آفرین . یه چیزی ازت فهمیدم شکوه ... واقعا تلاشت از نظر کمیت عالی هست ... حرف نداره ولی این برنامه ریزی اشکالاتی داره که امیدوارم که با رفع اونا بشی همونی که باید بشی و حقت هست . نکته مثبت کارت رو اول میگم که عینک خوش بینی زده باشم . تایم خواب و استراحت های بین دروست خیلی خوب هست و از این جهت که آستانه تحملت برای مطالعه بالاست تبریک میگم . سحر خیز هم نشون دادی که هستی . اما مشکلات برنامه . با توجه به ساعت زیادی که مطالعه میکنی این عدم داشتن تنوع در درس ها در برنامه تو به شدت معلوم هست ... مثلا بعد از خوندن نزدیک دو ساعت زیست در روز نیازی نیست که بعد از دادن یه استراحت بازهم بری سراغ خواندن زیست ... این کار باعث مشکل دمی میشه بنام کند خوانی که اصلا خوب نیست و کیفیت کار تو رو تحت تاثیر قرار میده. مثلا خوادن 5 صفحه زمین چرا باید نزدیک 2 ساعت طول بکشه . با تند خوانی میتونی تا حد زیادی مدت زمانش رو کوتاه کنی و همچنین تمرکزت رو بالا ببری وتوان خودت رو برای روزهایی که تعطیل هستی بیش از گذشته بالا ببری . اما نه تند خوانی که مجبور بشی دوباره خوانی کنی ...دوباره خوانی اصلا خوب نیست ...سرعت آنالیز ذهن 50 برابر چشم هست این تند خوانی مشکلی به وجود نمیاره اگر که در خلال مطالعه از خودت سوال و جواب و حل تست و ارزیابی های کوچیک هم داشته باشی ... من با این شیوه مخالف هستم که بری یه بار درسنامه شیمی بخونی ... یه بار بیای کتاب رو بخونی ... بعد بری تست بزنی ... بعد هم رفع اشکال و خوب معلومه بین هر کدوم از اینا ذهن خسته میشه و نیاز به استراحت داره ... پس کار درست اینه که همه کارها رو یک سره کنی .. اونم نه بیشتر از 150 دقیقه در هر روز برای هر درس و تو اون مدت فرز و سریع به کارات برسی و حین خوندن تست بزنی و همون جا بری سراغ کتاب و از همون جایی که مثلا 20 دقیقه پیش یک صفحه خوندی و تست زدی ببینی که در کتاب درسی چی گفته و چه نکته ای داره و .... . استرحت بعد از مدرسه هم برای بعضی از بچه ها با خوردن ناهار به خصوص حتما لازم هست ولی همون جوری که خودت نوشتی 90 دقیقه استراحت داشتی و 30 دقیقه تعلل تا شروع درس دینی ساعت 5 در روز یکشنبه . پس شد 2 ساعت که زیاد هست و باید سعی کنی که بکنش سر جمع 1 ساعت .. خواب بعد از ظهر بیش از 1 ساعت رو مشاوران عادتی بد میدونند چون بعدش شب دیر میخوابی و صبح برای مدرسه یا درس خوندن خودت ذهنت آمادگی نداره . در روز دوشنبه هم نوشتی یجایی 5تا 9 درس های قبلی . اگه منظورت مرور درس های دیروز بوده فقط ... باید بگم که 4 ساعت برای مرور روز گذشته که الزامی هست و مرور اول تو به حساب میاد وقت خیلی زیادی هست .. در مرور که نباید بری و بازم واو به واو بخونی ... باید یه راست بری سراغ نکات مهمی که دیروز از مطالعه اولیه دستت اومده و تست ها و اشکالات دیروز رو یک بر دیگه دوره کنی و چند تست یا تمرین جدید حل کنی تا مطلب به ذهنت بشینه ... نباید وسواس داشت و رفت و همه رو خوند ...اگه قسمتهای مهم و سوال خیز و کاربردی رو دیروز خوب تشخیص داده باشی فقط میری سراغ همونا ... شاید هم این 4 ساعت بای مرور درس های شنبه تو هم هست ... چون آخه گفته بودی که یکشنبه دروس شنبه رو نتونستی مرور کنی ... اگه برای دو روز هست اشکال نداره ولی برای یک روز خیلی این وقت زیاد هست و باید بشه نصف . تازه اگر جمعه ها رو اختصاص به مرور و دوره کل هفته هم میدی که چه بهتر ... چون مرور دوم تو هم که کمتر از یک هفته هست به خوبی طی میشه ... در کل مشکل اولت اینه که در اون تایم خوبی که پای کتابی انقدر بهره وری نداری ... باید با تمرکز و تحت فشار و متراکم و با سرعت تر درس بخونی و به بهانه مفهومی و دقیق خوانی روی کارایی که میشه اونا رو سریع تر انجام داد وقت اضافی نذاری موفق باشی ... بازم معذرت بابت تاخیرم موفق باشی بازهم منتظر این برنامه ها البته با اصلاحاتی که گفتم از طرفت هستم

سجاد

ساعت1:43---13 تير 1390

[وب سایت]

سلام دوست خوبم ممنون كه بهم سر زدي منم لينكت كردم اميدوارم موفق باشي.
باز بهم سر بزن
ممنون

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: